در اوج شادی و مسخره بازی و خندوندن ملت یهو گوشم هوا می گیره، بعد صدای خس خس سینه ام رو در حال راه رفتن می شنوم، صدای دنگ دنگ پاهام که به زمین کوبیده می شه، و همه ی چیزای خوب دنیا یهو ته می کشه. دندونامو به هم فشار می دم و تنها کاری که دوست دارم بکنم اینه که زودتر توی تختم تنها باشم.