دیشب توی تنهاترین و ساکترین ثانیه های شبانه روزیم، زیر لب خوندم: صدای آب می آید، مگر در نهر تنهایی چه می شویند؟ لباس لحظه ها پاک است ... و امروز وقتی کلمه درگذشت رو با عکس خسرو شکیبایی دیدم، خون از تمام بدنم رفت سمت پاهام و هنوز هم.
پ.ن: اصولا وقتی حالم بد می شه بدجوری خودم رو تحویل می گیرم.