mehrdot

mehrdot

Tuesday, July 29, 2008

صبح از اتوبوس که پیاده می شم که قطار وسط راه رو بگیرم نرسیده به ریل ها گلوم درد می گیره ... خودم رو کنترل می کنم، نه نباید بزنه بیرون، سر کار مثل یکی که داره می آره بالا می خوام بدوم سمت دستشویی قبل از اینکه لایه ی نازک آب روی چشمام گونه هام رو بسوزونه.

4:19 AM 



Blogger